آرامش درزندگی

ساخت وبلاگ

 همه انسانها تلاش می کنند تا اینکه در زندگی خودشان آرامش داشته باشند، زندگی خالی از غم و اندوه و اضطراب داشته باشد.

پیرامون همین موضوع که چه سبب هایی وجود دارد که می تواند سبب آرامش در زندگی انسان بشود مطالبی عرض خواهد شد.

بعضی ها تصور می کنند که آرامش در زندگی در این است که انسان مال و ثروت داشته باشد، بعضیها فکر می کنند آرامش در این است که انسان منزل و وسیله خوب داشته باشد، بعضی ها فکر می کنند که آرامش در این است که انسان همسر شایسته و نیکی داشته باشد، بعضی ها فکر می کنند که تحصیلات یا مقام و پست بالا باعث آرامش می شود.

در حالی که تجربه نشان داده است که آرامش و آسایش در زندگی هیچ ربطی به آنچه که ذکر شد ندارد.

بسیاری از انسان ها هستند که در رفاه و آسایش هستند، یعنی وسایل رفاه و آسایش را در اختیار دارند، مال و ثروت دارند اما آرامش ندارند.

برای اینکه چند لحظه ای آرام بخوابند حتی از قرص های خواب آوار استفاده می کنند.

امروز میلیون ها انسان در جهان از بیماری روحی و عصبی رنج می برند با وجود همه امکانات مادی که امروز برای رفاه و آسایش بشر ساخته شده و در اختیار بشر قرار گرفته است باز میبینیم که روز به روز بر تعداد بیماریهای روانی و عصبی افزوده می شود.

شاید سالی صدهزار نفر در جهان به خاطر ناراحتی های روحی و روانی و فشارهای زندگی دست به خودکشی می زنند تا از این اضطراب و نگرانی و ناراحتی ها نجات پیدا کنند.

بلکه میلیون ها انسان برای اینکه لحظه ای آرامش داشته باشند متاسفانه معتاد می شوند، فکر می کنند اعتیاد سبب آرامش و آسایش آنها می شود.

به هر حال همه دانشمندان و علمای اخلاق و پزشکان به این نتیجه رسیدند که مادیات نمی تواند سبب آرامش و آسایش انسان ها بشود.

آنچه که سبب آرامش و آسایش انسانها می شود خدا درقرآن بیان می فرماید: (هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ) آن خدا است که آرامش را در قلبهای مومنین نازل می کند و به مومنین آرامش می دهد و به درجات ایمان آنها می افزاید.

آرامش و آسایش در ایمان به خدا وعمل صالح است، خداوند متعال به پیامبر عظیم الشان اسلام برای تصلی ایشان می فرمایند: (فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا) ای پیامبر مال و ثروت زیاد مشرکین و کثرت اولاد آنها شما را شگفت زده نکند که شاید آنها در رفاه و آسایش و در نازو نعمت و سعادت و خوشبختی هستند.

(إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُم) بلکه خدا با همین مال و ثروتی که به آنها داده است (لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا) میخواهد به وسیله همین ها که شما فکر می کنید نعمت هستند آنها را در دنیا عذاب دهد.

گرفتاریها و ناراحتی ها و فشارهایی که به خاطر فرزندان در بسیاری از خانواده ها به وجود آمده که فرزندان در بعضی از خانواده ها زندگی را برای پدر و مادرها به جهنم تبدیل کردند خدا می فرماید این مال و ثروتی که مشرکین دارند اولادی که دارند سبب عذاب آنها در دنیااست.

همان غم و اندوه و ناراحتی که به خاطر آن دارند، همین غم و اندوه آرامش و آسایش را از زندگی آنها سلب کرده و وقتی در زندگی آسایش و آرامش نباشد یک نوع عذاب دنیوی هست.

پس آرامش و آسایش در ایمان و عمل صالح است که خداوند متعال می فرماید: (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً) کسی که ایمان دارد و همراه با ایمان عمل شایسته انجام می دهد، حالا چه مرد و چه زن فرقی نمی کند ما به او زندگی پاکی که از همه ناراحتیها و غم و اندوه ها پاک باشد عنایت می کنیم، زندگی آرامی به او می دهیم ودر دنیا (وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ) و درقیامت بهترین پاداش را به این انسان ها خواهیم داد.

در حقیقت آرامش و آسایش به عبارتی سعادت دنیا و آخرت در اطاعت از دستورات خدا و پیامبر است. (وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا) کسی که از خدا و پیامبر اطاعت میکند به رستگاری بزرگی نائل می شود، هم در این دنیا و هم آن دنیا!

سعادت و آرامش در زندگی شی خریدنی نیست! شی معنوی هست که با چشم دیده نمیشود، با مقایس دنیوی اندازه گیری نمی شود و با زر و زور نمیشود آن را به دست آورد و آن ایمان مومن است.

مردی روزی عصبانی شد و زنش را تهدید کرد که من تو را بدبخت میکنم، زن ایمان داشت میدانست که خوشبختی و بدبختی در دست انسان ها نیست، خطاب به شوهرش گفت تو نمی توانی من را بدبخت کنی؛ همان طور که نمی توانی خوشبخت کنی؛ اگر فکر می کنی طلاق دادن نوعی بدبختی است بسیار اشتباه میکنی، اگرفکر میکنی که من در خانه ات باشم و از نعمتهایی که خدا به توداده استفاده کنم برای من خوشبختی و آرامش است در اشتباه هستی.

مرد تعجب کرد که خوشبختی و بدبختی در چیست؟ گفت ایمان که در قلبم هست و تو به به آن دست رسی نداری (هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ) پس آن ایمان است که به انسان آرامش می دهد.

اگر ما میبینیم که امروزادعای ایمان داریم خودمان را منتسب به اسلام داریم اما زندگی ما پر ازاضطراب و ناراحتی ها است و آرامش نداریم باید در ایمان خود تجدید نظر کنیم.

وعده خدا حق است و در ایمان ما نقص است که آن نتیجه را نمی بینیم، ما باید در ایمانمان تجدید نظر کنیم، خداوندمتعال صفات مومنین را در آیات مختلف بیان کرده (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ {1} الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ {2} وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ {3} وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ)

اینها صفات مومنین است، آیا ما ایمان خودمان را با ایمان اصحاب پیامبر مقایسه کردیم که آیا ایمان ما مانند ایمان آنهاست؟ آیا ایمان ما مانند ایمان مومنین صدر اسلام است؟

اگر آن ایمان باشد، آن آرامش هم در زندگی ما به وجود خواهد آمد.

ایمانی که می تواند سبب آرامش و آسایش در زندگی بشود ایمانی که در اعماق قلب انسان جا می گیرد (إِنَّ الإِيمَانَ لَيْسَ بِالتَّحَلِّي وَلا بِالتَّمَنِّي ، إِنَّمَا الإِيمَانُ مَا وَقَرَ فِي الْقَلْبِ وَصَدَّقَهُ الْعَمَلُ) ایمان تنها با آرزو کردن نیست که من مومن و مسلمان هستم. اما عملا انسان هیچ شباهتی با اسلام نداشته باشد ایمان با تظاهر و ریا و آرایش ظاهری تحقق پیدا نمیکند.

می فرمایند ایمان آن چیزی است که در قلب انسان اثر می گذارد وجا میگیرد و نتیجه اعمال صالح و شایسته است.

وقتی نورایمان درقلب مومن وارد می شود و جا میگیرد این مومن شرح صدر پیدا می کند.

اصحاب سوال کردند علامت آرامش و شرح صدر چیست؟ چگونه ما میتوانیم تشخیص بدهیم که این شخص براثر ایمان آرامش پیدا کرده؟

فرمودند (الانابة الی دار الخلود) یک نشانه این است که انسان توجه به آخرت داشته باشد هم و غمش آخرت باشد، کسی که هم و غمش آخرت باشد ثمره بسیاری خوبی برای او در همین دنیا دارد.

یکی ازثمرات این است که خدا به او غنای قلب میدهد به او غناعت می دهد به آنچه که دارد راضی و خشنود است و حرص وجوش نمی زند.

نتیجه دوم نور ایمان این است که خداوند متعال به کارهایش سر و سامان می دهد.

سوم اینکه دنیا به او روی می آورد با وجود اینکه انسان باید دنبال دنیا برود اما این انسانی که هم و غمش آخرت است و نور ایمان در قلبش جا گرفته خود به خود روزی اش از جایی که اصلا گمان نمی کند می رسد.

دومین علامت (مِن حَیثُ لا یَحتَسِب) پیامبر از دنیا به عنوان خانه فریب نام می برند همین طور هست در روز قیامت خداوند متعال دنیا را به صورت پیرزن بسیار زشت و کریه در جلوی مخلوقات می آورد و می گوید آیا این پیرزن را کسی از شما میشناسد؟ همه رویشان را بر می گردانند که اصلا حاضر نیستند نگاه کنند.

خداوند متعال می فرماید: این همان دنیا است که با همه شما ازدواج کرد و همه شما را به قبرستان فرستاد وهمه شما را رها کرد.

این همان دنیا است که همه شما رافریب داد و تا اینکه به لحظه مرگ فرا رسید و آن وقت پشیمانی سودی نداشت.

یکی از نشانه های نور ایمان در قلب مومن این است که انسان به آخرت توجه داشته باشد.

دوم اینکه دلبستگی به دنیا نداشته باشد.

سوم (والاستِعدادُ للموت قبل نُزولِه) قبل از مرگ آمادگی داشته باشد، چمدانش پرباشد وقت رفتن افسوس نخورد، دنیا محل کشت و زراعت برای آخرت است و عمل صالح برای آخرت است ما به این دنیا آماده ایم که زاد و توشه ای فراهم کنیم نه اینکه بخوریم و بخوابیم اگر برای این بود دیگر نیازی نبود که خدا انسان را خلق کند.

به هر حال آرامش در زندگی با ایمان و عمل صالح است؛ علامه ابن حجراسقلانی در زمان خودشان قاضی مصر بودند ایشان را با احترام می بردند به محل کارشان و بر می گرداندند در مسیرراهشان روغن فروشی بود و لباسهایش آلوده و روغنی بود.

او ابن حجراسقلانی را می دید و افسوس می خورد، یک روز جلوی ایشان را گرفت و سوالی کرد که من شنیدم که پیامبر شما فرمودند (الدُّنيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ و َ جَنَّةُ الْكافِرِ) دنیا زندان مومن و بهشت کافر است درحالی که شما در ناز ونعمت و در حالی که من یهودی کافر در این بدبختی دارم جان می کنم و با این لباسهای آلوده زحمت می کشم تا نانی برای خانواده ام تهیه کنم چطور است که برای من بهشت است و برای شما زندان؛

ایشان فرمودند درست است سخن پیامبر ما بسیار درست است، زندگی من ابن حجر در دنیا نسبت آن زندگی که در آخرت در بهشت خدا به من خواهد داد این زندگی به منزله زندان است.

وقتی مومن در آن دنیا آن همه نعمت را می بیند که حتی در قلبش خطور نکرده است، وقتی از او می پرسند که آیا در آن دنیا شادی دیدی؟ میگوید خیر!

اگر تمام دنیا را در شادی بوده باشد دربرابر نعمتهای آن دنیا هیچ است.

وقتی خدا تمام نعمتهایی که در آخرت به مومن میدهد دنیا به منزله زندان برای مومن است.

اما تو کافر همین زندگی که امروز داری عذاب نمیبینی و در آتش نمی سوزی این زندگی تو نسبت به آتش سخت جهنم که باید تا ابد بمانی این زندگی تو بهشت است.

انسان مسلمان در دنیا باید بداند که  زندگی فراز و نشیب هایی دارد، نباید ناامید بشود و باید در برابر مشکلات صبر و شکیبایی داشته باشد.

غروه بن زبیر (رح) از فقهای تابعین هستند، ایشان پایشان عفونت کرده بود اطباء دستور دادند که باید پایشان قطع شود و دنبال دارویی میگشتند که ایشان را بی هوش کنند، ایشان وقتی متوجه شدند که دنبال دارو می گردند که ایشان را بیهوش کنند به پزشکان هشدار دادند که شما حق ندارید که مرا یک لحظه از یاد خدا غافل کنید، اگر می خواهید پایم را قطع کنید در همین حالت بیداری قطع کنید که من به شما قول می دهم که اصلا اظهارناراحتی نکنم پایشان را  همان حالت قطع کرذند و ایشان ذره ای ناله نکردند.

در همان شب یکی از فرزنداشان از پشت بام میفیتد و فوت می کند، مردم هم برای عیادت و تسلیت ایشان  مییایند و ایشان در جواب تسلیت وعیادت کلمه الحمدالله را می گویند که الحمدالله من از دو دست ودو پا و از همه نعمتها که خدا به من داده یکی را از من گرفته و باقی را گذاشته است.

من شکرگزار هستم و دررابطه به فرزندم که به من تسلیت می گویید باز خدا را شکر میکنم که خداوند متعال ازبین هفت فرزندی که به من داده یکی را گرفته است و شش تای دیگررا گذاشته است.

مسلمان باید همیشه به آن نعمتهایی که دارد نگاه کند، همان طور که پیامبر می فرمایند: شما اگر میخواهید در برابر نعمتهای خدا شکر گزار باشد و در زندگی آرامش داشته باشید به کسانی که از شما پایین ترند نگاه کنید آنوقت نعتهای خود را میبینید و شکر خدا را به جا می آورید.

اگر بیمار هستید در خانه به آن بیماری که در بیمارستان هست نگاه کنید، اگر در بیمارستان در بخش عمومی هستید به بیماران بخش ویژه نگاه کنید و بگویید الحمدلله که در بخش عمومی هستید.

در همه نعمت ها به همین نحووقتی خدا نعمتی خدا به شما داده است شک گزار باشید، اگر به بالاتر از خود نگاه کردید در برابر نعمتهایی که دارید ناسپاس خواهید بود. (وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى لَشَدِيدٌ)

همان طور که عرض شد آرامش و آسایش در زندگی انسان اسباب مختلفی دارد، یکی از اسبابی که خدا بیان میکند ذکر و یاد خدا (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) زبان انسان باید همیشه با ذکرخدا خیس باشد.

دوم اعتقادات به تقدیرات الهی است. ناراحتی هایی که اکثر انسان ها دارند بر اثر حسرت خوردن بر گذشته ایکه داشتند وخیلی چیزها را از دست دادند و ناراحت هستند یا در حال حاضر از وضعیتی که دارند ناراحت هستند و می ترسند زندگی انسان را ناآرام میکند.

اما اگر مومن به مقدرات الهی ایمان داشته باشد. سه تا نعمت هست که اگر به کسی داده شود بهترین نعمتها به او داده شده است.

اول تسلیم بودن و راضی بودن در برابر تقدیرات الهی، دوم صبر در برابر بلاها ومصیبتها، سوم دعا در رفاه و آسایش.

راضی بودن به مقدرات الهی همه ناراحتی ها را از بین می برد.

لذا مومن به فرموده پیامبر نباید بگوید (فلا تقل: لو انی فعلت کان کذا و کذا و لکن قل: قدر الله و ماشاء فعل) اگر اتفاقی میافتد نگویید اگر اینکار را میکردم این طور نمیشد، وقتی اتفاق افتاد تقدیر الهی بوده وراه برگشتی نداشته، آنچه که برای انسان مقدر هست حتما به انسان می رسد.

لذا در آن زمان انسان باید بگوید خدایا این تقدیرات تو بوده ومن راضی هستم.

یکی از راههای آرامش و آسایش پایبند بودن به نماز است (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ)  عادت مبارک پیامبرهمین بود کار مهمی برای پیامبر پیش میامد که ایشان ناراحت می شدند وضو میگرفتند و نماز می خواندند و خدا آنرا آسان می کرد، وقت ناراحتی ها به ایشان فشار می آورد به موذشان بلال می فرمودند: ای بلال اذان بده تا نماز بخوانیم و راحت بشویم (و جُعلت قرّةُ عینی فی الصلاةِ) فرمودند خنکی و آرامش من در نماز است.

یکی دیگر از راهها پاک کردن قلب از صفات آزار دهنده ای که زندگی انسان را به جهنم تبدیل میکند بخل و کینه و حسادت و سوء ظن است، همه بیماری های درنی و باطنی که برای انسان ناراحتی به وجود می آورد زندگی انسان را کدر میکند.

انسان باید قلبش را پاک کند و سبب دیگر قناعت به آن چه که دارد حرص و آز و طمع نداشتن به مال دیگران حسرت نخوردن به نعمتهایی که خدا به دیگران داده است و همچنین ازسببهای آرامش این است که انسان به پای بند عمل صالح باشد و هرعملی که انجام می دهد ولو اینکه کم باشد بر آن مداومت داشته باشد.

نوشته شده توسط پایگاه اطلاع رسانی الصدیق بیرجند در یکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ساعت 20:52 | لینک ثابت |

..::حوزه علمیه الصدیق بیرجند::.....
ما را در سایت ..::حوزه علمیه الصدیق بیرجند::.. دنبال می کنید

برچسب : درزندگی, نویسنده : alsedigha بازدید : 153 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1396 ساعت: 2:07